................................................... عکاس باشي: شخص بنده / سوژه: مريم بانو !.
.
.
.
اين بار اولي نيست که دچار اين حس لعنتي مي شم ... هر وقت که مغزم پر از هزاران فکر، غم و غصه، نگراني و دلشوره، اضطراب و پريشوني و... مي شه، يکدفعه احساس خلاء عجيبي مي کنم، يک آرامش عميق و وحشتناک که بشدت نگرانم مي کنه. ديگه به هيچ چيزي نمي تونم فکر کنم. حتي الآن نمي تونم کلمه براي نوشتن پيدا کنم... همين چند تا خط رو هم بسختي نوشتم... قبلا از اين حالت خوشحال مي شدم ولي چند وقتي هست که نگرانم .
شما هم تا حالا تجربه کرديد؟؟؟