سلام،
مي بينيد ترو خدا مهربان همسر چه کرده؟ البته هنوز کامل نشده، ولي کلي شرمنده شدم.طفلي خيلي زحمت کشيد؛البته خوب ديگه براي نازنين همسري چون من بايد هم زحمت کشيد.(يک در نوشابه باز شد و يک کارت پستال هم ارسال!!!)
حتما خيلي ها تو دلشون مي گن بابا تو اين هاگير و واگير فيلترينگ و سانسور و اين حرفها، اين چه دل خوشي داره.شعر کودک مي نويسه، قالب عوض مي کنه... و عين خيالش نيست؛ اينجوريها هم نيست. يادمون باشه که ما زنده هستيم، پس حق انتخاب داريم و کسي نبايد اين حق رو از ما بگيره. من هر طوري شده مي خوام گوشه کوچکي از تاريخمون رو زنده نگه دارم. حق هر کودک و بزرگي هستش که بدونه در مملکتش چي گذشته؟ شايد تو دلتون بگيد که شعر کودک و يا داستانهاي عاميانه قديمي هم شد تاريخ؟ - بله بنظر من هستش.افکار و سرگذشت مردم هر دوره از کشورمون در دل همين افسانه هاست و بايد نسل به نسل منتقل بشه.اگه چند سال ديگه همين عيد نوروز رو هم از دست بديم و ديگه عمو نوروزي نباشه، با خوندن شعر : عمو نوروز چه ماهي .... اين روزها توي راهي .... کودکان ما با زباني ساده خواهند فهميد که عيد نوروزي بوده، عمو نوروزي بوده، جشن سال نو وجود داشته.
حال شخص ديگري ممکن است از مراسم و آييين ها بنويسد، ديگري از نويسندگان و هنرپيشگان و... بنويسد و امثالهم. مهم اينست که قلم بايد صادق و پويا بماند.
حال در برابر جلوگيري از پويايي قلم نيز هرکس بنحوي مبارزه مي کند که هرکدام در نوع خود قابل تحسين ، که صد البته بايد آگاهانه و غير عجولانه باشد، طوماري تهيه مي شود، نوشته ها افزايش پيدا مي کند، قالبي نو مي شود، مکانهاي بحث و تبادل نظر بيشتر مي شود،... و همه همه براي اين که بگوييم ما هستيم، ما بعنوان انسان حقهايي داريم که نبايد ناديده انگاشته شود؛ و در اين ميان تاسف بارترين صحنه شکاف و تفرقه ميان دوستان است که بر سر چگونگي مبارزه ايجاد مي شود. ما انسانهاي بزرگ و عاقلي هستيم، اگر نتوانستيم دو کلمه با هم حرف بزنيم که واويلاست. بايد قبول کنيم که همه ما دچار اشتباه مي شويم و از شنيدن آن نبايد ناراحت شويم بلکه تجديد نظر و تفکري دوباره ما را بالاتر خواهد برد.
به اميد روزي که انسانها از حقوق ساده خود بهره مند شوند و دوستي ها بي آلايش تر و محکمتر از هميشه باشد.
تا روز ديکر و نوشته اي جديد خداحافظ.